- گران گوش
- کسی که گوشش نشنود، گوش سنگین
معنی گران گوش - جستجوی لغت در جدول جو
- گران گوش
- کسی که گوشش سنگین باشد آنکه دیر بشنود: گران گوشی بقزوینیی گفت: شنیدم زن کرده یی. گفت: سبحان الله تو که چیزی نشنوی این خبر از کجا شنیدی ک، کر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سنگینی گوش کری: بد مشنو وقت گران گوشی است زشت مگو نوبت خاموشی است. (نظامی)
سنگین بودن گوش، برای مثال بد مشنو وقت گران گوشی ست / زشت مگو نوبت خاموشی ست (نظامی۱ - ۸۸)
الاغ خر، خرگوش
کسی که کالایی را به بهایی گران تر از ارزش واقعی خود بفروشد
سختگیر دیر گیر، آنکه در امور صبر و ثبات ورزد
آنکه گرزی سنگین دارد: گرفتش سنان و کمان و کمند گران گرز را پهلو دیوبند
کسی که دندانهای درشت دارد، سخت گران فروش دندان گرد
کسی که کالای خود را ببهای گران فروشد مقابل ارزان فروش
آنکه دارای ریشی ستبر و انبوه است
کند روی بطء سیر
بدخوی بد معاشرت گران جان مقابل سبک روح
دود غلیظ، ابر سیاه و تیره، بخاری غلیظ که ملاصق زمین باشد نزم مه
الاغ، خر، خرگوش
بدخوی، بدمعاشرت، مقابل سبک روح
آنکه پره و لاله گوشش بسوی روی خمیده بود آویخته گوش سست گوش
کندرو بطی السیر بطی الحرکه: ... زیرا که فرودین سبکروتر بود و بگرانروتر همی رسد
آنکه آهسته دود کسی که کند دود: اسب گران دو
بدخو، ناسازگار
سنگین گوش گردیدن، کر شدن